فرارو - امیر هاشمی‌مقدم؛ دیروز برای کاری به سفارت ایران در آنکارا رفته بودم. مرد پریشانی آمده بود و می‌گفت برادرش به همراه زن و بچه، دو سالی می‌شد درخواست پناهندگی داده و در ترکیه زندگی می‌کردند. چون روند بررسی پرونده‌اش به درازا کشید، شش ماه پیش زن و بچه را تنها گذاشت و به یکباره و غیرقانونی رهسپار غرب شد. اما هیچ خبری از او ندارند. اصلاً نمی‌دانند از خاک ترکیه بیرون شده یا نه. در این مدت هم زن و بچه‌اش بی‌تابی می‌کنند و هم مادر پیرش یک چشمش اشک و چشم دیگرش خون شده است.

ادامه مطلب

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

نمونه سوالات اکسل همراه با جواب pdf زگیل تناسلی کلاس ششم حر Eric وارناپرس backlinkshore شرکت وفاتوس الگوی ِمقاومت Loko مقالاتی درباره یادگیری زبان آلمانی